Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایسنا/خراسان رضوی مکان‌هایی همچون مسجد از ابتدای شکل‌گیری صرفا برای عبادت نبوده‌ است. در واقع مساجد برای تمشیت امور مسلمین اعم از امور مذهبی، امور زندگی، بعدها موضوع آموزش و حتی مسائل سیاسی و بسیاری مسائل دیگر ساخته می‌شد. به عبارتی می‌توان گفت این امور مسائلی است که می‌توانند زندگی یک جامعه را مرتب کرده و تمشیت دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مسجد گوهرشاد که در جوار حرم مطهر رضوی واقع شده، نقطه‌ و کانون جمعیتی بزرگی از شیعیان است که در آن گرد هم می‌آیند و علاوه بر جنبه عبادی، مکان مناسبی برای امور سیاسی و امور روزمره به‌شمار می‌رفت.

همین امر باعث شد مسجد گوهرشاد در دوره‌های مختلف مکانی برای اعتراضات مردم مشهد باشد. یکی از قیام‌های مهم این مکان قیام گوهرشاد است که به واسطه هتک حرمت حرم شریف رضوی و کشتار مردم معترض و متحصن مشهد در دوران سلطنت رضاشاه شناخته می‌شود.

این حادثه یکی از دردناک‌ترین حوادث معاصر ایران است؛ واقعه‌ای که معترضان و متحصنان همچون دوران مشروطه که مردم برای اعتراض به ظلم موجود در مسجد تحصن کرده بودند، به رگبار بسته شدند.

اعتراض مردم مشهد به یکسان‌سازی لباس مردان در مسجد گوهرشاد یکی از دلایل اهمیت قیام گوهرشاد است اما در کنار این موضوع شباهت سبک و سیاق اعتراض مردم با اعتراضات دوران مشروطه نیز در جلوه این قیام در تاریخ بی‌تاثیر نیست چرا که این اعتراض‌ها به شیوه تحصن در اماکن مذهبی به همراه روضه‌خوانی و سخرانی واعظ همراه بوده و علما سعی می‌کردند مردم را به وسیله احساسات‌شان برای اعتراض تحریک کنند.

البته اعتراض و تحصن در مساجد و اماکن مقدس باعث می‌شد تا جان معترضین و متحصنین حفظ شود اما قیام گوهرشاد این مساله را پیچیده‌تر کرد و تا مدتی این نوع اعتراض در جامعه مورد استفاده قرار نمی‌گرفت. البته گفته می‌شود دلیل اعتراض مردم علاوه بر اعمال تغییرات در سبک و لباس مردم تغییرات مناسبات سیاسی و اجتماعی و همچنین رفتار نامناسب با علما بوده است.

از آنجایی که موضوع تغییر سبک زندگی و لباس در مشهد با مخالفت بیشتری از سمت مردم روبه‌رو شد، علمای شهر این موضوع را با نگرانی بیشتری دنبال می‌کردند و برای انتقال نگرانی خود به بدنه دولت در اعتراض به این نوع تغییرات آیت‌الله حسین طباطبایی قمی را به عنوان نماینده انتخاب کردند که پس از مدتی کوتاه این نماینده توسط دولت دستگیر و ممنوع‌الملاقات شد.

در این میان شخصی به نام شیخ محمدتقی بهلول که از روحانیون معترض به دولت پهلوی نیز بود، به جمعیت متحصنین در حرم پیوست و به ایراد یک سخنرانی انقلابی و تند پرداخت. این سخنرانی باعث شد او نیز تحت تعقیب دولت پهلوی قرار گیرد و به واسطه پناه بردن به حرم مطهر در همانجا نیز دستگیر و به طور موقت برای جلوگیری از ایراد دوباره سخنرانی در کشیک‌خانه حرم زندانی شد.

از آنجایی که هیچ نهاد دولتی چون شهربانی تصمیم نداشت به ماجرا ورود کنند و مایل به هتک حرمت در حرم نیز نبود اما متاسفانه با ورود استاندار وقت خراسان به این ماجرا اولین برخوردها با تحصن در صبح ۲۰ تیر آغاز شد. تصمیم بر این شده بود که با کمک تعدادی از ماموران کلانتری اطراف حرم تحصن شکسته و مردم متفرق شوند.

گفته می‌شود آغاز عملیات نظامی با یک شیپور اطلاع‌رسانی شده و برخی سعی در شکست تحصن داشته‌اند اما جمعیت حاضر در مسجد گوهرشاد به رهبری بهلول اعلام کردند تنها در صورت پذیرفته شدن شرایط مد نظرشان تحصن را خواهند شکست. شروط اعلامی از سوی تحصن‌کنندگان شامل تغییر ندادن کلاه، جلوگیری از رفع حجاب و آزادی آیت‌الله قمی بود.

۲۱ تیر ماه طرفین به دنبال اتمام تحصن با شکل‌گیری حداقل درگیری بودند و همه از بهلول درخواست می‌کردند برای جلوگیری از کشته شدن مردم مسامحه کند اما بهلول با تمام پیشنهادات برای پایان دادن به تحصن مخالفت و تنها بازگشت آیت‌الله قمی به مشهد را شرط اتمام تحصن اعلام می‌کرد.

البته گفته شده در شب ۲۱ تیر ماه تحصن‌کنندگان به صورت بلاتکلیف در حرم منتظر بودند. رواق‌ها و صحن‌ها بسته شده بود. عده‌ای از محصنین در خواب به سر می‌بردند و با خاموش شدن چراغ‌های حرم نظامی‌ها وارد مسجد گوهرشاد شدند. البته مردم در مقابله با حمله ارتش مقاومت کردند اما در ادامه دستور آتش صادر و مردم را به گلوله بستند.

با کمک برخی از متحصنان بهلول توانست از مسجد گوهرشاد خارج شود و خود را به تربت‌ جام برساند. او پس از آرام شدن اوضاع به هرات افغانستان مهاجرت و از آنجا درخواست پناهندگی سیاسی کرد که این موضوع باعث دستگیری و زندانی شدنش در کابل شد.

بهلول در سال ۱۳۲۵ خورشیدی طی نامه‌ای از زندانی در کابل از دولت ایران خواست که برای آزادی او اقدام کند که این موضوع مقارن با دوره محمدرضا شاه بود. دولت ایران در آن زمان با درخواست او موافقت نکرد اما یک سال بعد از درخواستش و پس از ۱۲ سال تحمل حبس از زندان کابل رهایی پیدا کرد و به مزارشریف تبعید و مشغول کشاورزی شد.

بهلول پس از ۳۰ سال زندگی در زندان و تبعید در افغانستان اجازه پیدا کرد یا در افغانستان بماند یا به ایران بیاید و یا به هر کشوری که می‌خواهد نقل مکان کند. او کشور مصر را بر کشورهای دیگر ترجیح داد و از طریق هند به مصر عزیمت کرد.

او پس از یک سال و نیم اقامت در مصر به عراق سفر کرد و ۲ سال و نیم در کشور عراق ماند و به دنبال تصمیم دولت عراق مبنی بر اخراج ایرانیان با موافقت شاه به ایران بازگشت و پس از پنج روز بازجویی دوباره بازداشت شد و ۳۵ روز زندانی بود تا اینکه مورد بخشش قرار گرفت و به زندگی خود ادامه داد.

شیخ محمدتقی بهلول در مرداد ماه سال ۱۳۸۴ خورشیدی در سن ۱۰۳ سالگی در تهران وفات یافت و در گناباد به خاک سپرده شد.

از آنجایی که تعداد کشته‌های واقعه گوهرشاد به طور مشخص معلوم نیست، گفته می‌شود سربازان تمام کشته‌شدگان را در یک گور دسته جمعی در محله خشت‌مال و باغ خونی مشهد دفن کرده‌اند؛ البته در اسناد و مدارک موجود تعداد کشته‌شدگان از ۲۲ تا ۱۷۵۰ نفر مطرح شده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: مسجد گوهرشاد قیام گوهرشاد مشهد قیام بهلول گنابادی دوران پهلوی اعتراضات مردمی حجاب حرم مطهر رضوي کلاه پهلوی رضا شاه قیام گوهرشاد مسجد گوهرشاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۷۰۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عدم تامین معیشت؛ مانع استقبال روحانیون از مسئولیت امامت جماعت

امامت جماعت یکی از مهمترین شئونات دینی و حوزوی است و نهادهای متولی به خصوص حوزه علمیه باید تلاش کنند تا با حمایت از این جایگاه در رونق آن بکوشند و جایگاه امامت جماعت را به وضع مطلوب خود نزدیک کنند به گونه‌ای که طلاب با میل و رغبت به سمت فعالیت مذهبی و فرهنگی در مساجد بروند.

امام جماعت در درجه اول یک طلبه و روحانی است که باید در حوزه علمیه تربیت شود و با علم و مهارت لازم به جامعه برگردد و اولین مسئولیت اجتماعی و دینی او حضور در جایگاه امام جماعتی در مسجد است.

البته موانع در این مسیر کم نیست ولی سنت مراجعی مانند آیت‌الله العظمی بروجردی در کشور خودمان و برخی کشورهای اسلامی می‌تواند برای ما الگو باشد.

در این راستا با حجت‌الاسلام والمسلمین تقی قرائتی؛ رئیس مؤسسه مسجد گفت‌وگو کرده ایم که در ادامه می‌خوانید:


 یکی از کارکردهای مهم روحانیت اداره مساجد و برگزاری نماز جماعت است، مهمترین ویژگی یک امام جماعت چه مواردی است؟


دنیای امروز دنیای مهارت است نه فقط تخصص نظری و کسب یکسری معلومات؛ کارشناس پیش‌دبستانی با کارشناس مهد کودک و کارشناس مهد کودک با کارشناس دبستان تفاوت دارد و در مسجد از کودک تا کهنسالان حضور دارند؛ زن و مرد و فقیر و غنی و باسواد و بی‌سواد که باید یکنواخت مورد توجه قرار بگیرند. نه مسجد باید طوری مدیریت شود که سرای سالمندان باشد و نه مهد کودک برای کودکان و نه باشگاه برای جوانان و همه را هم تحت پوشش قرار دهد و حلقه اتصال و مدیر یت آن با امام جماعت است.


امام جماعت باید مهارت‌های مختلف را بداند ولی به دلیل اینکه امور دیگر زودبازده هستند طلاب از امام جماعتی، استقبال نمی‌کنند، امام جماعت بودن مسجد، کار درازمدت فرهنگی است و دیر جواب می‌دهد ولی امور دیگر بعد از چند ماه بازده دارد گرچه فعالیت چند ماهه آموزشی مانند علف بهاری است که با یک آفتاب پژمرده می‌شود ولی تربیت در مسجد، نهادینه می‌شود و باورهای دینی در عمق و وجود همه ماندگار خواهد شد، لذا طلاب ترجیح می‌دهند بروند در پادگان و قوه قضائیه و نهادهای نظامی و اداری و ... خدمت کنند که مخاطبان آن‌ها یک‌سطح باشند نه اینکه بخواهند با اقشار مختلف مواجه شوند ضمن اینکه در ادارات وضعیت معیشتی آنها نسبتا تامین است ولی در مسجد اینگونه نیست.

تربیت در مسجد فرا جناحی، فرا سنی است. باید تشکیلات آموزشی کشور افراد متخصص برای مسجد تربیت کنند که سطح معیشت آنان هم تامین شود تا بتوانیم مساجد را حفظ کنیم.


اشاره کردید که طلاب اقبال زیادی به امامت مسجد ندارند، علاوه بر دلیل فوق، آیا دلایل دیگری هم دارد؟

تامین معیشت امامان مساجد موانع متعدد دارد؛ طلبه اگر در دانشگاه، تدریس و به کارهای فرهنگی اشتغال داشته باشد یا در قوه قضائیه، سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و وزارت جهاد و ... معیشت او در حد کارمندی تامین است ولی در مسجد اینگونه نیست درحالی که در صدر اسلام، یک امام جماعت و نماینده پیامبر(ص) که به بلاد مختلف اعزام می‌شد، از جهت معیشتی تامین می‌شد لذا امامت مسجد باید از همه این موارد بیشتر مورد توجه قرار گیرد.


اگر معیشت اولیه طلاب تامین ‌شود مثلا منزل حداقلی و اتومبیل حداقلی داشته باشند، از بازنشستگی و ... بهره‌مند شوند؛ مشکل تا حد زیادی رفع می‌شود در حالی که امامت جماعت، نه تامین مالی دارد و نه بازنشستگی و دولت قبل از اینکه به دانشگاه‌ها و نهادها برسد باید از امامت جماعت مساجد حمایت کند و این حمایت هم فقط از بعد حقوق نیست. برای اینکه مردم سفر کنند مشوق‌هایی از سوی مراکز مختلف ایجاد می‌شود که اقشار مختلف بتوانند سفر کنند ولی در مورد مساجد و ائمه جماعات چنین چیزی وجود ندارد.


یکی از سؤالاتی که از طلاب می‌شود این است که اگر شما مخیر بین استخدام در یک اداره و نهاد بشوید یا اینکه امامت جماعت مسجد را بر عهده داشته باشید به چه مبلغی حاضرید این کار را بکنید و جواب داده‌اند یک سوم آنچه در دانشگاه و قوه قضائیه داده می‌شود؛ این نشان می‌دهد که طلاب اهمیت کار مسجد را می‌دانند و بر این باورند که با تربیت در مسجد نیازی به نیروی انتظامی گسترده و قوه قضائیه نداریم؛ هر متفکری در جمهوری اسلامی متوجه است که وجود 20 هزار مسجد از 20هزار پاسگاه در امنیت کمتر نیست؛ 20هزار مسجد از 20هزار مرکز درمانی برای مشکلات روحی و روانی مردم تاثیرگذارتر است ولی شرایط به گونه‌ای است که به راحتی نمی‌توانند در عمل مسجد را انتخاب کنند.


اگر فرض را بر این بگذاریم که مساجد، معیشت روحانی ثابت را تامین کنند آیا نیروی کارآزموده به اندازه نیاز از سوی حوزه و نهادهای متولی تربیت شده است؟

خیر. حوزه نیروی متخصص برای امامت مسجد تربیت نمی‌کند و نیروهایی که تربیت کرده است عمدتا برای جهاد، ارتش، سپاه و قضاوت و ... است و گرایش امام جماعتی و مسجد نداریم چون پشتوانه مالی ندارد.


یکی از سنت‌ها و سیره‌های بزرگان حوزه در قرون گذشته تربیت امام جماعت مردم‌دار، مسلط به قرائت نماز و آشنا با احکام مبتلابه مردم بوده است و کسانی مانند آیت‌الله العظمی بروجردی به تامین معیشت روحانی و امام جماعت در شهرها و روستاها می‌پرداختند و البته مردم هم کمک می‌کردند چرا الان این سنت در بین بزرگان وجود ندارد یا کمرنگ شده است؟


این سنت قبلا بوده است و کم و بیش وجود دارد؛ در آن دوره شرایط حوزه و تعداد طلاب و ... به گونه‌ای بود که مراجع می‌توانستند رسیدگی کنند ولی الان این وضعیت وجود ندارد لذا تربیت طلبه به صورت جدی وجود ندارد و اگر هست به صورت بسیجی‌وار و برخی مراکز مانند مؤسسه مسجد در حال انجام است که هیچ بودجه دولتی و وابستگی ندارد. کسی که مسجد و کارکردهای امامت جماعت را ترویج کند نداریم. 25 سال است که دوره‌های آموزشی کوتاه مدت داریم و البته کارکردهای مسجد و امام جماعت نیازمند پژوهشکده و دانشگاه تربیت طلاب متخصص است.


مؤسسه شما وابستگی به حوزه ندارد و تعاملی ندارید؟

در حوزه هست ولی وابسته به حوزه نیست؛ زیرا امام جماعت کار طلبگی است؛ البته آنقدر مسائل دیگری وجود دارد که با فعالیت یک مؤسسه مانند مؤسسه ما مشکل امام جماعت و مسجد حل نمی‌شود یعنی گرایش طلاب به کارهای غیر از مسجد زیاد است. البته باز تاکید کنم مخاطب ما طلاب هستند، طلابی که یک دوره تبلیغ رفته باشند و علاقه به این کار داشته باشند و استقبال هم خوب است با اینکه ما بورسیه و سهمیه و حمایت مادی نداریم.


ما حدود 200 هزار مسجد نیاز داریم و 200 هزار امام جماعت ولی کمبودها زیاد است؛ بیش از 70هزار مسجد داریم که تعدادی از آنها فعال نیستند بدلیل واقع شدن در فضاهای متروکه، و مابقی هم ممکن است در دو وعده فعال باشند و امام جماعت آن‌ها هم تامین نیست و امامان جماعت در کنار سایر کارها در مسجد هم خدمت می‌کنند و نمازی هم می‌خوانند ولی اینکه تمام وقت و کار تخصصی در مسجد بکنند و به کار دیگری نپردازند، نداریم.


تا همین یکی دو دهه قبل هم این مسئله رواج داشت که بزرگانی چون آیت‌الله سیدرضی شیرازی، آیت‌الله مجتهدی، آقامجتبی تهرانی و امثال ایشان هر کدام امامت جماعت مساجد یا حوزه‌های بزرگ تهران را عهده‌دار می‌شدند و تاثیرات تربیتی زیادی هم داشتند، چرا این سنت در حال از بین رفتن است و آیا حوزه در این عرصه کاری انجام می‌دهد؟

قانون و سنت بود کسی که به مرتبه اجتهاد می‌رسید چه در نجف و چه در قم به مناطقی می‌رفت که شاید کمتر کسی می‌رفت و در آنجا حوزه و مسجدی تاسیس کرده و به رونق معنوی آنجا می‌پرداخت ما کسانی چون آقایان ایازی و فاضل استرآبادی را داریم که در روستاها حوزه درست کردند و به یک قطب در منطقه خود تبدیل شدند ولی الان جاذبه‌های قضاوت و عقیدتی سیاسی و ... بیشتر است و از سوی دیگر معیشت نسبی استادان و طلابی که به مناطق می‌رفتند تامین بود ولی الان اینطور نیست چون در قدیم فارغ‌التحصیلان حوزه فقط مبلغ و امام مسجد بودند لذا مردم کمک‌های خوبی داشتند وقتی مردم می‌بینند محصولات حوزه در مراکز دیگر مشغول می‌شوند انگیزه حمایت و کفالت را ندارند.


زندگی در گذشته از جهاتی راحت‌تر بود یعنی فرد بدون وسیله نقلیه هم زندگی می‌کرد ولی الان بسیار دشوار است. در گذشته زندگی‌ها ساده‌تر و هزینه‌ها بسیار کمتر بود ولی الان هزینه آب و برق و گاز مبلغ قابل توجهی است. من یک بررسی تاریخی داشتم به این نتیجه رسیدم که از صدر اسلام تا یکی دو قرن قبل ما به ندرت بحثی به عنوان اجاره خانه داشتیم، اجاره اسب و کرایه و زمین و باغ بوده است ولی کسی بابت خانه کرایه نمی‌داده است ولی الان در بحث اجاره، اول اجاره مسکن به ذهن می رسد.


آیا امور سیاسی در اقبال مردم به روحانیت و مسجد اثری دارد؟


مسجد محل قیام و عبادت و سجده است؛ همه نامزدهای انتخابات برای گرفتن رای به مسجد می‌روند ولی وقتی انتخاب شدند توجهی به مسجد ندارند و رفت و آمد نمی‌کنند و از طرفی نگاه جناحی می‌تواند باعث کمرنگ شدن اقبال مردم به مسجد شود؛ از سوی دیگر یک روحانی و طلبه ممکن است در محیط دانشگاه و در قضاوت و ... آزادانه‌تر بتواند عمل کند تا در یک مسجد که باید هیئت امنا و متولیان مسجد را راضی کند و چون جنبه معیشتی هم تامین نیست انگیزه زیادی هم برای تلاش مضاعف وجود ندارد.


گفت و گو از علی فرج زاده

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • دشمن تلاش دارد اعتماد مردم به نهادهای دینی را مخدوش کند
  • جوان بلوچ با اقدام به موقع کارشناس اورژانس ۱۱۵ مهریز نجات یافت
  • معرفی رییس شورای سیاستگذاری دوازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران
  • نجات جان مصدوم با اقدام به موقع کارشناس اورژانس مهریز
  • عدم تامین معیشت؛ مانع استقبال روحانیون از مسئولیت امامت جماعت
  • اعتراض مردم خوی به بوی نامطبوع تصفیه خانه فاضلاب 
  • امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود
  • سناتور آمریکایی خطاب به دانشجویان حامی غزه: شما در طرف درست تاریخ ایستاده‌اید
  • سندرز خطاب به دانشجویان حامی غزه: شما در طرف درست تاریخ ایستاده‌اید
  • «سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه