رونمایی از اسناد «قیام مسجد گوهرشاد» بعد از ۸۷ سال
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۳۷۱۷۵
قاسم تبریزی با روایت قیام مسجد گوهرشاد در آیین رونمایی از اسناد آن، این واقعه را فاجعه خواند و گفت: رضاشاه مجری این ظلم و استبداد بود و با دستور از استعمارگران دست به این جنایت زد.
به گزارش ایران اکونومیست، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران در آیینی از مهمترین اسناد قیام مسجد گوهرشاد با عنوان «گوهر یاد» رونمایی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این آیین قاسم تبریزی ـ کارشناس و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران - به عنوان سخنران حضور داشت. این کارشناس در بخشی از این آیین درباره قیام مسجد گوهرشاد سخن گفت و جنبههای آن را بررسی کرد.
تبریزی در بخشی از صحبتهایش اظهار کرد: بحث قیام مسجد گوهر شاد فاجعه بود؛ فاجعهای که یک برگ از آن کارنامه سیاه استعمار و استبداد بود و برگ دیگر، شهامت، شهادت و ایثار در یک جریان اسلامی بود. تفسیر آنچه در این واقعه گذشت، از زبان هر کسی، غیر ممکن است. در این واقعه سوالاتی ایجاد میشود؛ چرا واقعه گوهر شاد به وجو آمد؟ چه کسی مسبب بود؟ طراحان و مدیران پشت پرده چه کسانی بود؟ رضا خان مجری بود یا متفکر این ماجرا؟ پادشاهان دیگری چون ناصرالدین شاه، آقامحمد خان و غیره هم مانند رضاخان مستبد بودند و ظلم میکردند اما اینها مأمور استعمارگران نبودند؛ در استبداد و جنایت مانند رضاخان بودند اما رضاخان هم جنایتکار بود، هم مجری استعمار. به قول آیتالله مدرس، او دزد خانگی بوده، آیتالله مدرس در جمهوریت هم که مبارز میکرده و معتقد بوه که این جمهوری، جمهوری انگلیسی بوده است. در ایران سه دین رسمی زرتشت، مسیحیت و یهودیت داشتیم که تا قبل از قاجار دینهای مستقلی بودند اما بعد از آن به استعمار وابسته شدند. در بررسی واقعه گوهرشاد باید استعمار و نقش استعمار در این جریان بشناسیم. بعد از این ماجرا امر به معروف و نهی از منکر ممنوع میشود. اولین گام استبداد در این دوره، نادیده گرفتن قانون بود. در این واقعه جریان کشف حجاب و روشن فکری را باید بررسی کرد، ماهیت استعماری و استبدادی رضا شاه را باید برای همه آشکار شود؛ چراکه مردمی که حافظه تاریخی نداشته باشند، خطاها را تکرار میکنند و مورخانی که از سیاست چیزی ندانند، کارآمد نیستند.
این کارشناس تاریخ معاصر ایران به وضعیت تاریخنگاری در کشور نیز اشاره و اظهار کرد: تاریخ هویت یک جامعه و انسان است. امانتی را که از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی به ما به امانت سپرده شده، باید حفظ کنیم. امروز دانشگاهها در بخش تاریخنگاری ضعیف عمل میکنند و باید این روند تغییر کند. شهید بهشتی انتقادی در این باره دارد مبنی بر اینکه حوزههای علمیه به بخش تاریخنگاری وارد نشدهاند و امروز هم این حوزه کمتر به این بخش پرداخته است. البته که مراکز اسناد کارهایی را در این زمینه آغاز کردهاند و نسل جوان هم اهل قلم هستند و کارهای خوبی را تاکنون انجام دادهاند. اما این نسل جوان نیازمند مدیریت است و باید امکانات بیشتری در اختیار آنها قرار گیرد. در واقع جامعهای که تاریخش را نمیداند مانند کودکی است که حافظه ندارد.
در ادامه، علیرضا مختارپور ـ رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران - در سخنانی کوتاه چنین گفت: ما در روایت حوادث مهم انقلابی کشور دارای ضعف هستیم. اگر نسل نوجوان و جوان امروز و نسلهای بعدی ما را برای این موضوع مورد مواخذه قرار دهند و ما را عامل کمکاری در انتقال حوادث انقلاب بدانند، حق با آنهاست. امیدوارم اینگونه برنامهها که در معاونت جدید سازمان اسناد ملی در حال برنامهریزی است، ادامهدار باشد، تا حداقل اندکی از این قصورات را بکاهد.
محمد جعفریان ـ معاون اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی - نیز با بیان اینکه برگزاری چنین آیینهایی ادامهدارد خواهد بود و قرار است در بازههای زمانی اسناد مهمی را در اختیار پژوهشگران قرار دهند، گفت: واقعه گوهرشاد واقعه دردناکی است، از این جهت که چنین رویداد نامطلوب در حرم علی بن موسیالرضا (ع) رخ میدهد و اولین تعدی یک قدرت داخلی به حرم ایشان است. در جریان کشف حجاب که به سفر رضاشاه به ترکیه مربوط میشد، لباس مردان تغییر میکند، تمام ارکان حکومتی تحت شعاع آن قرار میگیرد و بر اساس اسناد موجود، تا یک و نیم دهه بعد از این واقعه، مکاتبات درباره این جریان ادامه داشته اشت. امروز روایتی از این واقعه داریم و در این آیین به بخش محدودی از اسناد موجود درباره قیام گوهرشاد پرداخته میشود؛ در حالیکه تعداد این اسناد خیلی بیشتر است و برخی از این اسناد یافته شده برای نخستین بار است که یافت میشوند. نام اینگونه اسناد را «اسناد گمشده» گذاشتم؛ اسنادی که کمتر دیده شده و کمتر به آن پرداخت شده است و باید به این اسناد که بخشی از تاریخ هستند، توجه بیشتری شود.
او ادامه داد: از این پس چنین عرصههای جدیدی را خواهیم داشت. گذشته از این سری برنامهها، یک سری اسناد را هر سه ماه در اختیار پژوهشگران و محققان قرار خواهیم داد که هفته آینده اولین برنامه از آن را خواهیم داشت. در این برنامه اسنادی درباره شکلگیری صنعت آب و برق در ایران را در اختیار پژوهشگران خواهیم گذاشت. بسیاری از اوقات خیلی از قوانین و موضوعات نادیده گرفته میشوند و خاطره انسانی از ان یاد نمیکند به هرحال در معاونت اسناد ملی میراثدار دانش و میدریت بومی ایرانی هستیم. طی چند ماه آینده اسناد بسیار مهم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خواهیم داشت. در معاونت اسناد ملی با اسناد سروکار داریم که زبان ندارند اما گوش، حافظه و ذهن دارند. روایتها تاریخ نیستند اما ورق ورق تاریخ را بازگو میکنند اما روایت از اسناد یک تفاوتی دارد، سندها در فرآیند عادی زندگی رقم میخورند و روایت حقیقی را از وقایع عرضه میکنند. ضمن آنکه اسنادی که امروز عرضه میشود، شاید نامهایی را برای نخستین بار معرفی میکنند.
در بخش دیگری از این آیین، نرجس جاویدی ـ کارشناس اسناد دیداری و شنیداری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران ـ بخشی از اسناد قیام گوهر شاد را به نمایش گذاشت و توضیحاتی درباره آنها ارایه کرد.
بنا بر گفته او و اسناد رونمایی شده، قبل از جریان قیام گوهرشاد، رضاشاه در پی تصمیماتی برای تغییر پوشش و لباس در ایران قوانینی را در نظر میگیرد که موجب اعتراض مردم و در پی آن قیام گوهرشاد میشود.
قانون اول متحدالشکل شدن البسه: بعد از ابلاغ این قانون تمام ادارات باید بعد از اجرای این قوانین عکسهای دستهجمعی میگرفتند تا اجرای قانون تایید شود. همچنین روحانیون برای پوشیدن لباس روحانیت باید اجازهنامه به همراه داشتند.
قانون دوم جایگزینی کلاه پهلوی با کلاه شاپو (بعد از سفر رضاشاه به ترکیه): با اعتراض علمای مشهد همراه میشود. این قانون با قانون قبلی تفاوت داشت و اعتراضها در این باره بیشتر میشود، چراکه مردم کلاه شاپو را نماد فرنگی میدانستند. همچنین همزمان با این قانون سختگیریها بیشتر میشود و روحانیون فقط در محل کار میتوانستند لباس روحانیت بپوشند.
تبریزی در این باره گفت: قدم نخست برای شروع قیام گوهرشاد، قوانین زمینهسازی بود که این قیام را رقم زد. این اسناد مشتی است نمونه خروار از قیام گوهرشاد و از پژوهشگران برای بررسی این اسناد دعوت میکنیم. مردم قبل از قیام در مسجد گوشهر شاد میخواستند با حکومت در این باره تفاهم کنند اما شرایط به گونهای دیگر رقم خورد، نمایندهای انتخابی آنها در حرم عیدالعظیم به دیدار شاه میرود اما تحت الحفظ میشود و اجازه دیدار با شاه را پیدا نمیکند و در نتیجه این قیام رخ میدهد و محمدتقی بهلول به همراه مردم در مسجد گوهرشاد بست نشینی میکنند. نکته دیگر این است که در برخی منابع این تجمع را به بعد از کشف حجاب نسبت میدهند، در حالیکه این قیام در اعتراض به تغییر کلاه پهلوی بوده است چراکه مردان بیم این را داشتند که تغییر لباسی که با لباس مردان شروع شده و به لباس زنان هم میرسد.
برخی از اسناد موجود در این مجموعه همچون پرونده قضایی فتح الله پاکروان (استاندار وقت خراسان) در اوایل عصر پهلوی دوم، گزارشهای واصله از اقصی نقاط ایران درباره اجرای قانون کشف حجاب و عواقب ناشی از آن، مکاتبههای محرمانه در مورد خارج نشدن بانوان از منازل خود به دلیل مبارزه با کشف حجاب، گزارشهای پیشرفت نکردن قانون کشف حجاب در برخی مناطق ایران و بخشنامه به تمام وزارتخانهها و ادارات مستقل مبنی بر الزام مأموران دولتی جهت شرکت در مجالس و اجتماعات به اتفاق همسران خود به منظور پیشرفت در امر کشف حجاب، برای نخستین بار در معرض دید عموم قرار میگیرد. نمایش برخی از این اسناد، در روشن شدن ابعاد این قیام مهم تاریخی موثر خواهدبود.
قیام مسجد گوهرشاد مربوط به تجمع مردم مشهد در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس است که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. این تجمع در تیرماه سال ۱۳۱۴ شمسی و در زمان حکومت پهلوی اول (رضاشاه) رخ داده است. علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن کلاه شاپو و سیاستهای تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی بود. در این تجمع محمدتقی بهلول سخنرانی کرد و در این حین بین مردم و نیروهای دولتی درگیری رخ داد. این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و تعدادی هم زخمی شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از رؤسای ادارات مشهد تغییر کردند.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ، مسجد گوهرشاد ، قیام مسجد گوهرشاد ، انقلاب مشروطه ، انقلاباسلامیمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: سازمان اسناد و کتابخانه ملی مسجد گوهرشاد قیام مسجد گوهرشاد انقلاب مشروطه انقلاب اسلامی سازمان اسناد و کتابخانه ملی قیام مسجد گوهرشاد قیام مسجد گوهر قیام گوهرشاد قیام گوهر کشف حجاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۳۷۱۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نویسنده گزارش جعلی بیبیسی چه کسی است؟ /دست به دست شدن یک سوژه میان منافقین، موساد و انگلیسیها
شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد!
سرویس سیاست مشرق- انتشار یک گزارش ضدایرانی درباره چگونگی فوت نیکا شاکرمی در کوران اغتشاشات ۱۴۰۱ توسط شبکه بیبیسی همچنان با حاشیههایی روبهرو است، از روز انتشار این گزارش تاکنون، گافهای فراوانی از اسناد جعلی ارائه شده در این گزارش توسط رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی رو شده است، این خطا آنچنان آشکار و بزرگ است که بیبیسی یک بازیگر ایرانی به عنوان یکی از عوامل مرگ نیکا جا زده است!
تا جایی که بسیاری از کارشناسان سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که بخش جهانی بیبیسی یا به صورت عامدانه و با هدف ایجاد تشنج رسانهای این گزارش را منتشر کرده یا آنکه یک کلاه بزرگ بر سرش رفته و جریانی با اهداف پنهان سیاسی به صورت سازمانیافته انگلیسیها را سرکار گذاشتهاند.
با پذیرش هر کدام از این دو روایت، انتشار یک ماجرای عجیب و غریب از سوی بیبیسی نشان میدهد که دستهایی در پشت پرده در تلاش بوده است تا با بازکردن دوباره یک پرونده سوخته بار دیگر افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، اما چه کسی این گزارش خاص را در رسانه انگلیسی منتشر کرده و در شبکه سایبری ضدانقلاب گردانده است؟ نگاهی به نویسندگان این گزارش اطلاعات جالب توجهی را در اختیار قرار میدهد.
آیدا میلر، نام یکی از نویسندگان گزارش بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی است. یک بررسی ابتدایی نشان میدهد که به ظاهر این نام به صورت مستعار در این گزارش استفاده شده است، اما ظاهر شدن یک اکانت با این نام در شبکههای اجتماعی ردپای نویسنده را هویدا کرده و اطلاعاتی جالبی درباره این شخص به مخاطب میدهد، گویی این اطلاعات به صورت عامدانه پخش شده تا عاملین انتشار این گزارش نوربالا زده باشند!
پشت نقاب یک نویسنده مجهول در گزارش انگلیسی
درباره میلر دو نکته قابلتأمل وجود دارد؛ ابتدا اینکه تاکنون هیچ گزارش دیگری با نام آیدا میلر در بیبیسی کار نشده و دوم اینکه سابقهای از هویت واقعی او در شبکههای اجتماعی از او وجود ندارد، این دو شاهد نشان از فیک(ساختگی) بودن این فرد دارد.
اما نکته جالب توجه صفحه تازهتأسیس «آیدا میلر» پس از آغاز فعالیت صفحات افرادی را دنبال میکند که مستقیما یا غیرمستقیم با عناصر گروهک تروریستی منافقین و نیز عوامل همکار با موساد در ارتباط هستند.
یکی از این افراد، دومنیک آتیاس است. آتیاس وکیل و معاون ریاستجمهوری وقت فرانسه در سال ۲۰۱۷ بوده که اکنون با عنوان پوششی فعال حقوق بشر و کودکان و رئیس هیئتمدیره بنیاد وکلای اروپا فعالیت میکند.
دومنیک آتیاس همچنین روابط نزدیکی هم با سرکرده تروریستها در آلبانی یعنی مریم رجوی دارد. او از زمان تصدی پست در معاونت ریاستجمهوری فرانسه تا کنون همکاریهای زیادی را با منافقین داشته و حتی در کمپ اشرف نیز با رجوی دیدار و گفتگو کرده است.
یک منبع امنیتی درباره شخصیت آتیاس میگوید: رجوی هر بار که قصد پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران را داشته سراغ این وکیل فرانسوی رفته و با پرداخت پول او را به کار گرفته است، آتیاس با دادن رشوه به سیاستمداران اروپایی و آمریکایی علیه مردم ایران پرونده سازی میکند!
عجیب آنکه یک روز قبل از انتشار گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی آتیاس با رهبر گروهک منافقین در پاریس دیدار کرده است. این دیدار در حاشیه کنفرانسی که منافقین ترتیب داده بودند، شکل گرفت. این کنفرانس ضدایرانی با مضمون سیاهنمایی علیه وضعیت اجتماعی و زنان ایران برگزار شده است، در این نشست آتیاس در کنار مریم رجوی علیه زنان ایرانی سخنرانی کرده است!
همزمان با برگزاری این نشست نیز، هشتگ «زن، مقاومت، آزادی» نیز که از هفته گذشته بارگذاری شده بود، وایرال شد؛ در روزهای اخیر نیز، اکانتهای سایبری و هوادار منافقین، این هشتگ را درباره گزارش نیکا شاکرمی نیز پخش کردند که نشان از برنامهریزی از پیش هماهنگ شده منافقین با انگلیسیها درباره این گزارش داد، پیش از این بارها اتفاق افتاده است که منتافقین با پرداخت پولهای کلان به رسانههای غربی گزارشهای ادعایی خود را بدون اسم و عنوان منتشر کردهاند.
به عنوان مثال رسانۀ آمریکایی اُپن سیکرت (مرکز سیاست پاسخگو) که به طور تخصصی به مسئله ورود پولهای با منشاء مشکوک به امور سیاسی در آمریکا میپردازد، طی گزارشی از پرداخت مبلغ ۱.۴ میلیون دلار به شرکت لابیگر «روزمونت» از سال ۲۰۱۳ تا کنون توسط تروریستهای منافقین برای تأثیرگذاری بر سیاستهای خارجی و دفاعی آمریکا خبر داده است.
این گزارش که به طور خاص اقدام اخیر «مایکل موکازی» در ثبت نام رسمی در فرم مربوطۀ وزارت دادگستری آمریکا به عنوان لابیگر گروهک تروریستی منافقین را بررسی میکند، به سایر فعالیتهای تبلیغی این گروهک نیز اشاره کرده و اسامی دیگر سیاستمداران آمریکایی حامی تروریستهای منافقین مانند رودی جولیانی، جان بولتون و رابرت توریسلی را نیز مطرح میکند.
در ادامه این گزارش اسنادی دربارۀ مراودات مالی فرقه تروریستی منافقین با یک شرکت لابیگر در آمریکا منتشر شده است که نشان میدهد منافقین بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در مجموع ۱.۴ میلیون دلار برای تاثیرگذاری بر سیاستهای دولت و کنگره آمریکا به شرکت روزمونت پول پرداخت کرده است. لازم به ذکر است این اسناد از طریق ادارۀ اسناد عمومی وابسته به سنای آمریکا بدست آمده است.
در همین زمینه گفتنی است بارها اسناد پرداخت مبالغ هنگفت توسط گروهک تروریستی منافقین به سیاستمداران و روزنامهنگاران مختلف در رسانههای این کشور منتشر شده و اقدامات این گروهک تروریستی برای اثرگذاری بر سیاستمداران آمریکایی مورد انتقاد رسانهها و چهرههای سیاسی قرار گرفته است.
دومنیک آتیاس دو روز پس از گزارش نیکا شاکرمی نیز، یک پیام ویدیویی اختصاصی برای تلویزیون منافقین ارسال کرده است، افزوده بر این، آتیاس گزارش بیبیسی را که به زبان فرانسوی در وبسایت متعلق به منافقین نوشته شده بود را در صفحه توییتری خود بازتاب داده است.
دیگر شخصیتی که آیدا میلر، نویسنده گزارش بیبیسی او را دنبال کرده، برد شرمن است. یکی از نمایندگان جمهوریخواه سنای آمریکا که روابط نزدیکی با منافقین داشته و از حمایان سرسخت اغتشاشات ۱۴۰۱ در ایران بوده است، سال گذشته منافقین در ساختمان کنگره آمریکا نمایشگاهی را برگزار کرده بودند که حامی اصلی آن برد شرمن، نماینده جمهوریخواه کنگره بود.
جعل اسناد توسط یک سازمان ضدایرانی!
بررسی های ابتدایی نشان میدهد که شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد، اما این اسناد رد پای یک سازمان ضدایرانی را نیز برملا میسازد! یکی از مهمترین شخصیتهایی که آیدا میلر آن را دنبال میکند، جیسون برادسکی، رئیس شورای سیاستگذاری گروه اتحاد علیه ایران هستهای(UANI) است.
برادسکی فروردین ۱۴۰۰ به تیم سردبیری شبکه تروریستی اینترنشنال پیوسته بود. او در زمان ریاست شورای سیاستگذاری UANI، فعالیتهای گستردهای را به بهانههای هستهای، علیه ایران ترتیب داده بود و روبط نزدیکی نیز با موساد دارد، برادسکی همان کسی بود که اولینبار تصاویر عملیات تروریستی عوامل موساد در ایران علیه شهید صیاد خدایی را در فضای مجازی منتشر کرده بود.
کنارهم قرار گرفتن قطعات این پازلها نشان میدهد که گزارش ضد ایرانی شبکه انگلیسی دست پخت مشترک منافقین و موساد است که تلاش شده با ساخت نسخه رسانهای از آن، مورد استناد قرار بگیرد.
برادسکی رئیس اتحادیهای است که از سال ۲۰۰۸ تاسیس شده که تا پیش از او توسط مقامات اسبق دستگاه سیاست خارجی و دولت آمریکا اداره میشد. این سازمان را ابتدا «مارک والاس»، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل، همراه با «ریچارد هالبروک» از اعضای دولت «باراک اوباما»، تاسیس کردند.
اما اکنون ریاست آن بر عهده «جو لیبرمن»، سناتور سابق ایالت «کانیتیکت» است و مدیریت اجرایی آن نیز توسط «دیوید ایبسن» اداره میشود. این سازمان با عنوان «اتحاد علیه ایران هسته» آغاز به فعالیت کرد و با مشورت گروهی از چهرههای نظامی و سیاست خارجی برجسته ضدایرانی در ایالات متحده به فعالیت خود ادامه داد.
در بین این مشاوران، «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی دولت «دونالد ترامپ» نیز دیده میشود که حتی سابقه عضویت در این سازمان را هم دارد. مهمترین تامینکنندگان بودجه «اتحاد علیه ایران هستهای»، سرمایه داران جمهوریخواه در آمریکا هستند، با این حال این سازمان مدعی شده سالانه بین ۱.۳ تا ۱.۷ میلیون دلار کمک مالی معاف از مالیات جمعآوری میکند که البته اسامی حامیان مالی خود را هیچوقت منتشر و رسانهای نکرده است. با این وجود، ارتباط این سازمان با عناصر صهیونیستی فعال علیه جمهوی اسلامی ایران، نشان از وابستگی کامل مالی آن به سرویسهای اطلاعاتی سیا و موساد و لابی صهیونیسم است.
اعضای دیگر این گروه شامل جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا، مئر دگان، رییس سابق موساد، ریچارد دیر لاو، رییس سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان، آگوست هنینگ، رییس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان، کریستن سیلوربرگ، سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا، چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش و مدیر موسسه روچلید در انگلستان (خاندان یهودی روچیلد)، فرنسز تاونسند، معاون مشاور امنیت داخلی بوش و عضو شورای خط مشی اطلاعاتی و اطلاعات خارجی، ولفگانگ شوسل، صدر اعظم سابق اتریش، وزیر سابق و معاون صدر اعظم اتریش، هستند.
فعالیت کلیدی و راهبردی این سازمان، لابیگری ضدایرانی در کنگره آمریکا است؛ این سازمان با مجموعه اقداماتی نظیر برگزاری کارزارهای ضدایرانی، تحریم و اعمال فشار بر شرکتها و سازمانهای در حال تجارت با ایران، تهیه پیشنویس قوانین ضدایرانی جهت تصویب در کنگره و...، علیه ایران در کنگره آمریکا لابیگری میکند، اقداماتی که مشابه آن در گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی مشهود است و تلاش شده با این روایت جعلی، دستاوردی ضدحقوق بشری علیه ایران زمینهسازی شود.
به خصوص اینکه مهمترین هدف این سازمان در بُعد اطلاعرسانی، بسیج پشتیبانی عمومی و استفاده از گستره رسانهای و متقاعد سازی رهبران کشورهای خارجی برای ایران هراسی است. این سازمان همچنین وظیفه دارد اهداف موساد و رژیم صهیونیستی در اروپا و آمریکا را با هدف افزایش تضاد بین دولت و ملت ایران با دولت و ملت آمریکا را رایزنی، زمینهسازی و پیگیری کند.
یکی از نکات جالب صفحات مجازی «اتحاد علیه ایران هستهای»، اکانت عربی این سازمان در توئیتر است که عنوان هستهای را حذف کرده و با نام اتحاد علیه ایران، فعالیت میکند.
سازمان اتحاد علیه ایران هستهای افزوده بر این که با لابی و حمایت مالی صهیونیستها مدیریت و فعالیت میکند، سابقه جعل نامه و اسناد را در سال ۲۰۱۳ دارد. ۱۹ جولای ۲۰۱۳، مالک یک شرکت کشتیرانی یونانی به نام ویکتور رزتیس، علیه گروه اتحاد علیه ایران هستهای در آمریکا شکایت میکند.
در این شکایت آمده که سازمان اتحاد علیه ایران هستهای علیه شرکت یونانی اتهام زده و با آنها همچون جلادان رفتار میکند؛ این سازمان خواسته تا شرکت یونانی متعهد شود که اتهام فعالیت تجاریاش با ایران از سوی یک حسابرس موردنظر گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مورد بررسی قرار گیرد و خود را با عنوان جعلی یک شورای مستقل جهت ممیزی و حسابرسی معرفی کند.
تمامی اتهامات این لابی صهیونیستی علیه تاجر یونانی، بر پایه نامهای است که رزتیس به مسئولان ایرانی در یونان ارسال کرده و در آن خواستار دیدار با آنان شده بود. همچنین گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مدعی است رزتیس تفاهم همکاری مشاورهای نیز با ایرانیها امضا کرده بوده است که این سازمان البته تاکنون از انتشار این دو نامه مورد ادعای خود، خودداری کرده است. از طرفی رزتیس نیز قویاً اعلام کرد که هر دو نامه، جعل شده است. در ماه آوریل ۲۰۱۳، در نامهای که وکلای رزیتس، مالک شرکت کشتیرانی یونانی، به ریاست دادگاه ارائه دادند، اعلام کردند که به اطلاعاتی دست یافتهاند که نشان میدهد گروه اتحاد علیه ایران هستهای، توسط افراد ذینفوذ خارجی همچون اونگار تامین مالی میشود؛ افرادی که احتمالا اسرائیلی هستند!
ردپای عناصر نفاق و موساد در گزارش بیبیسی آنچنان عیان است که اعتبار آن با یک بررسی ساده نیز قابل تشریح است، این هماهنگی تابستان سال گذشته و در جریان جلسه وزیر اطلاعات اسرائیل با برخی عناصر رسانهای ضدایرانی در لندن فراهم شده است.
اتهامات حقوق بشری علیه ایران، آخرین تلاشهای لابی صهیونیسم برای فشار حداکثری علیه مردم ایران در مجامع بینالمللی پس از عملیات وعد صادق است. نفوذ عوامل رژیم صهیونیستی در رسانههای لندنی نیز به همین منظور تقویت شده تا راهبرد صهیونیستها برای فرار از فشار جهانی محقق شود.